رن:هههههههههههی سارا چرا جواب نمیدی؟؟؟
سارا:ها؟اها؟ نه؟تو چی کا کردی؟من چه شکلی 3روزو 2 شب
غیب شم؟
رن:خب مرخصی بگیر.....
سارا:حالا یه کاریش میکنم....راستی تو معروفی اگه ازت عکس
بگیرن؟
رن:یه کاریش میکنم...خو حالا من گشنم الانم 2 ظهره....بیا بریم
دوستیمونو جشن بگیریم.....
سارا:کجا بریم....فقط 1-کره ای2-چینی3-ژاپنی..و نمونه هایی
از اینها نباشه.....
رن:باشه بیا بریم رستوران فرانسوی ماله یکی از دوستامه یعنی
باباش.....
سارا:باشه.....
و شروع کردم به راه رفتن جلوتر از رن..
رن: اهم..اهم
سرجام ایستادم و منتظر شدم تا خودشو بهم برسونه...
رن:خوب طبق چیزایی که تو فیلما یاد گرفتم الان باید دست همو
بگیریم...(عووووووووووووق)
سارا:دوست محترم من از این لوس بازیا خوشم نمیاد..از الان
بگم......
رن:اصلاح کن د..و..س..ت..پ..س...ر...حالا تکرار کن...
سرمو تکون دادم و به راهم ادامه دادم...خودشو با دو بهم
رسوند و دستشو انداخت دور گردنم....دستشو انداختم و شروع
کردم دویدن...یه تاکسی گرفتیم و رن ادرس رو داد و حرکت کرد..
...............رستوران:
گارسون:چی میل دارین؟
سارا:غذای مخصوص سراشپز...
رن:منم همین طور....
گارسون:نوشیدنی؟
سارا:اب پرتقال.....
رن:شام پ...
سارا:برا ایشونم اب پرتقال..
گارسون:بله... و از اونجا رفت..
سارا:تو چند سالته؟؟؟؟
رن:17.....
سارا:هنوز سنت برا خوردن نوشیدنی زوده...خوب من میرم
دستمو میشورم عرق کرد از بس هوا گرمه...
و به سمته توالت زنانه رفتم.....
دستم رو شستم و داشتم خشک میکردم که گوشیم زنگ خورد
شماره نااشنا بود...
سارا:بله...
دونگهو:سلاااااااااااااام سارا منم دونگ...
سارا:ااااااااااااااااااا سلام خوبی؟ خوشی؟چه خبر یادی از ما
کردی؟؟؟
که یدفعه(دفت کردین من به این کلمه علاقه خاصی دارم)یه
نفر گوشیرو ازش گرفت..
لونا:الو سلام میای امشب بریم سینما...؟؟؟؟
سارا:ااااااااااااممممم کیا هستن؟؟؟؟
لونا:من ...خودت...دونگ....هایونگ(صداشو کمی پایین اورد)کنه.
وامبر و سولی ....ایلای...کیسئوپ
سارا:اها باشه میام...
لونا:8 میایم دنبالت..بای
سارا:خودافظ...
موبال رو تو جیبم گزاشتم و به طرف میز برگشتم...
رن:خیلی طول دادیااااااااااااااااااا....
سارا:داشتم با تلفن حرف میزدم....خوب باید یه چیزایی رو همین
الان بگم:
1-کسی نباید بفهمه...سوتی نده....
2-تو جمع اگه همو دیدیم انگار نه انگار همو میشناسیم..
3-بیرون رفتنو با کی گشتنمون هم اصلا به هم ربط نداره.....
رن:بگو اصلا کاریت نداشته باشم.....
سارا:یه چیزی تو همین مایه ها(با این قوانین اینا حتما به هم
میزنن ولی نمیدونما..شایدم نزنن)
سفارشمون رو اوردن و شروع به خوردن کردیم...بعدش هم رن
حساب کرد و هر کی راهه خودشو رفت...
نظرات شما عزیزان:
عالی بود